اینجا همه چیز درهمه

اینجا همه چیز درهمه

آموزش کسب درآمد از وبلاگ صد درصد تضمینی معرفی بهترین سایتهای کسب درآمد از اینترنت کسب و کار اینترنتی - کسب درآمد از سایت های کلیکی ایرانی
اینجا همه چیز درهمه

اینجا همه چیز درهمه

آموزش کسب درآمد از وبلاگ صد درصد تضمینی معرفی بهترین سایتهای کسب درآمد از اینترنت کسب و کار اینترنتی - کسب درآمد از سایت های کلیکی ایرانی

محمد طاها کجایییییییییییییییییییییییییییییییی

آدرس وبلاگ محمد طاها : http://92329.blogfa.com/ 



تاپیک ململ عزیز برای پیدا شدن محمد طاها 

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=527453&PageNumber=1 



دوستان عزیز تمنا می کنم فقط 5 دقیقه از وقتتون رو بذارید 


قرائت سوره ی ( عبس ) برای پیدا شدن محمد طاهای عزیز 


http://www.ninisite.com/clubs/detail.asp?clubID=22682 


ختم 14000 صلوات برای پیدا شدن محمدطاها 


http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=526932&PageNumber=1 


ختم 124 هزار تا صلوات برای پیدا شدن محمد طاهای عزیز 

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=522582&PageNumber=1 


319 بار ذکر ( یاشهید ) برای پیدا شدن محمد طاهای عزیز 

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=525452&PageNumber=1 


مامان بابای خوبم , منم "محمد طاها" , کجایید؟...

خیلی بیقرار آغوشتونم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکسهای محمد طاها دو روز قبل از ربوده شدن

 

چشمهای پراشکمان به در دوخته شده و گوش به زنگ تلفن نشسته ایم تا فرزند ربوده شده شیرین زبانمان آغوش پر از غم ما را شاد کند .

 

محمد طاهای ۹ ماهه , چراغ خانه مان بود که در روز چهارشنبه ۲۹/۳/۹۲ در تهران خیابان رسالت (۱۶متری دوم مجیدیه) وقتی داخل کالسکه اش در خواب ناز بود از مقابل مغازه ای در چشم به هم زدنی ربوده شد . اکنون نمیدانیم فرزند دلبندمان کجاست و چه سرنوشتی دارد و چگونه روزگار میگذراند... ما هم که شب و روز و خواب و خوراکمان اشک است و گریه و ماتم...

امیدمان بعد از پروردگار رحمان به شما هموطنان مهربان است که عاجزانه تقاضا داریم هرگونه اطلاعی از محمد طاهای کوچولو بدست آوردید با شماره تلفن ۰۹۱۹۷۱۳۶۱۴۱ تماس حاصل فرمایید و مژدگانی ارزشمندی دریافت نمایید .

"چنانچه در محل یا اطراف خود شاهد ناگهانی فرزند دار شدن کسی شدید به ما اطلاع دهید"

منتظر تماس پر از مهر توام با امیدتان هستیم .

 

 

 

 

دردنامه مادر محمد طاها... 

شب‌های بدون لالایی  

در اتاقک پسرکم تنها نشسته‌ام و با بغض لالایی می‌خوانم ، جای پسرکم خالی است و من اشک را زمزمه می‌کنم ، نمی‌دانم طاها کوچولویم باز می‌خندد یا او هم هر وقت صدای در را می‌شنود به انتظار دیدن من و دست نوازشگر پدرش است؟! آخرین روزی که صورت زیبا و چهره خندان کودکم را دیدم 29 خردادماه بود که چهارشنبه غمباری را به جانم نشاند و از آن روز به بعد چند عکس و فیلم ، همدم تنهایی‌هایم هستند. 

 


محمدطاها پسرکم... بیشترین ساعات شب و روزم را در اتاق تو هستم و در میان عروسک‌ها و اسباب‌بازی‌هایت هر لحظه به یادت اشک می‌ریزم و خاطرات با تو بودن را در آغوش می‌کشم ، لباس‌هایت را جلوی صورتم گرفته و تو را به خاطر می‌آورم و برای دیدنت ثانیه‌شماری می‌کنم . 
پسرکم از کدام لحظه‌های بی‌تو بودن بگویم ، از فراق و دوریت ، از عذاب‌وجدان سهل‌انگاری‌ام ، از شکسته شدن و خردشدن پدرت یا از دلتنگی‌ام ، همه و همه دست به دست هم داده و روزگارم را سیاه و تار کرده ، هر وقت اشک‌های پدرت را می‌بینم و لحظه به لحظه شاهد پیر شدن او هستم عذاب وجدان لحظه‌ای رهایم نمی‌کند . 
از پدرت گفتم... یادم رفت بگویم دچار ناراحتی قلبی شده و تپش قلب گرفته ، یادم رفت بگویم با دهان روزه شبانه‌روز به دنبالت می‌گردد ، یادم رفت بگویم از آن روز به بعد سر کارش نرفته و برای پیدا کردن تو لحظه‌ای آرامش ندارد ، می‌خواهد زندگی‌مان را شاد و لبخند را با بودن تو به این خانه بازگرداند. 
در میدان هفت‌حوض نارمک وقتی مادری به فرزند دلبندش شیر می‌داد ، بغض سنگینی گلویم را فشرد و با تمام وجودم به یادت گریه کردم و بیقرار شدم . 
چند کلامی هم به تو خانمی می‌گویم که می‌خواهی جای مرا برای محمدطاها پر کنی . 
محمدطاها 9 ماه در کنار قلب من و با صدای قلب من رشد کرد و بزرگ شد ، پس آرامش او زمانی است که در کنار من و در آغوش من باشد ، من بدون او مرده‌ای متحرک بیش نیستم پس تو را به خوشبوترین یاس دو عالم بانو فاطمه زهرا (س) قسم ات می‌دهم پسر دلبندم را به ما برگردان تا آرامش به خانه ما بازگردد . زندگی بدون پسرم اشک است و غم است و ماتم!  
شاید خودت مادر نبوده‌ای! اما حتماً مادرت را به خاطر می‌آوری که چقدر نگرانت بود و با دنیایی از عاطفه، تو را در آغوش می‌کشید! اگر پسرکم به زندگی‌ام برنگردد چشمانم تا آخرین روز زندگی‌ام به چارچوب در خشک خواهد شد و هیچ‌گاه نمی‌توانم محمدطاها را فراموش کنم. 

اگر اطلاعی از سرنوشت محمد طاها دارید یا دیده‌اید خانواده‌ای به‌طور ناگهانی صاحب بچه شده است می‌توانید برای رهایی پدر و مادر محمد طاها از دنیای غم و ماتم و بازگردانده شدن محمدطاها به آغوش مادر با شماره تلفن پدر محمد طاها ۰۹۱۹۷۱۳۶۱۴۱ تماس حاصل فرمایید 



داستان پیدا شدن محمد طاها 


از این ماجرا گذشت، تلاش برای پیداکردن این کودک خردسال ادامه داشت تا اینکه در شب آخر ماه مبارک رمضان، احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» از ربایندگان محمدطاها خواست او را به خانواده‌اش برگردانند. او با نشان دادن عکس‌های محمدطاها اشاره کرد که حال مادر این کودک خوب نیست و البته لازم نیست دزدان نشانی از خود برجای بگذارند، همین که این کودک دوباره به دست مادرش سپرده شود، کافی است. 

تا اینکه در نهایت خبر آمد که «محمدطاها» شنبه شب -26 مردادماه- به آغوش خانواده‌اش برگشته است. 

پس از شنیدن این خبر خوش با خانواده فراهانی -پدر و مادر محمدطاها- تماس گرفتیم، ابتدا قرار بود شنونده روایت پیداشدن محمدطاها از زبان مادرش باشیم، اما او گفت حسابی سرگرم کودکم هستم و به قولی از ذوق زیاد نتوانست صحبت کند. اما «حسن فراهانی» پدر این کودک به گرمی از ما استقبال کرد و با خوشحالی زایدالوصفی با خبرگزاری فارس درباره پیدا شدن فرزندش گفت‌وگو کرد که شرح آن را در ادامه می‌خوانید: 

**آقای فراهانی قطعا در مدت نبود فرزندتان فشارهای روحی بسیاری تحمل کرده‌اید، اما چه شد که کودکتان را پیدا کردید؟ 

-در اصل ماجرا تماس‌های مردمی بود. وقتی در برنامه ماه عسل آقای علیخانی خیلی عالی و جامع درباره گم شدن فرزندمان توضیح دادند، بنده خدایی این ماجرا را می‌شنود که اقوامش در دروازه غار، فرزند ما را از بچه دزدها خریده بودند. او تحت تاثیر برنامه ماه عسل قرار می‌گیرد و تصمیم گرفت که یک کار انسان دوستانه انجام بدهد. به همین دلیل پنجشنبه گذشته بود که با ما تماس گرفت و گفت کاری می‌کنم که بچه شما برگردد. خدا خیرش بدهد واقعا هم تلاش کرده بود. 

**چطور با شما تماس می‌گرفت؟ 

-از باجه تلفن زنگ می‌زد تا ما ردی از او پیدا نکنیم. تا اینکه شب شنبه زمان اذان مغرب، بچه را آورد و در مسجد امام رضا(ع) واقع در اتوبان شهید باقری قرار داده بود. با ما تماس گرفت و گفت بچه‌تان را داخل مسجد گذاشته‌ام، بروید سریع برش دارید. ما هم به سرعت با موتور و ماشین، هرجور بود خود را به مسجد رساندیم و بچه را خدا را شکر صحیح و سالم در مسجد پیدا کردیم. 

**شما هیچ ردی از آن آدم پیدا نکردید؟ 

-نه. فقط وقتی محمدطاها را پیدا کردیم، دوباره از تلفن همگانی با ما تماس گرفت و گفت بچه، بچه خودتان است؟ گفتیم بله. گفت صحیح و سالم است؟ گفتیم بله... خدا خیرت بدهد. هرچه از خدا میخواهی به تو بدهد. بعد هم که دیگر خبری از او نشد. 

**پس بچه شما با واسطه و از طریق دزدان فروخته شده بود؟ 

-بله. بچه من را پس از ربوده شدن به خانواده‌ای که صاحب فرزند نمی‌شدند، به مبلغ 5 میلیون تومان در محله دروازه غار تهران می‌فروشند. آن خانواده هم الحق والانصاف به بچه ما رسیدگی کرده بودند و در این مدت اذیت نشده بود. البته از خوش شانسی ما بود که فرزندمان به خانواده‌ای که صاحب بچه نمی‌شدند، فروخته شده بود، وگرنه معلوم نبود چه بلایی بر سرش می‌آمد.

نظرات 2 + ارسال نظر
ندا پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:57 ب.ظ http://bazarei.com

سلام داشتم وبلاگتو میخوندم مطالب جالبی داری فقط یکم بد خطی . .. .
شوخی کردم
من ندا هستم دانشجو رشته کار افرینی ما یه شبکه اجتماعی را اندازی کردیم برای کسایی که دنبال شغل یه کار میگردن اگه دوس داشتی توش ثبت نام کار کردن باهاش خیلی سریع راحته و احتمال اینکه شغلی رو که دوس داری پیدا کنی زیاده
توی شبکه بیشتر با هم اشنا میشیم
عکستم بفرستا
www.bazarei.com
منتظرتم

Mohammad شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:45 ب.ظ http://mb-filter01.tk

مرکز پخش فیلترشکن :
سلام
وبلاگ فیلتر شد
لطفا آدرس لینک ما را به یکی از آدرس های زیر تغییر دهید
mb-filter02.tk
mb-filter03.tk
mb-filter04.tk

آی دی یاهو : silence_shock@yahoo.com

فعلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد